لیالی لیلی

عاشقانه ها

لیالی لیلی

عاشقانه ها

پیشکشم برای تو یه سبد محبته...


زمان می گذرد... تابستان می رود و پاییز می رسد... ما لبخند می زنیم... پاییز می رود و زمستان عزیز به دنبالش می رسد و ما ...

رسیدن زمستان هنگامه شیرینی را نوید می دهد... رویاهای با هم بودنمان زیر برف های سنگین و زمین های لیز که مجبورم کنند بازویت را محکمتر بگیرم و...

رویای با هم بودنمان و نوشیدن آن قهوه معهود...

رویای زمستان با هم بودنمان و آن نجوای مهربان با غباری گرم که به صورتم می خورد از حرفهای دلنشین تو....

زمستان رسیده است و سه ماه فرصت هست برای عاشقی از نوعی دیگر....

این ماه اول آن است و این، نهم همان ماه.

بودنت عزیز است مهربان من...

بمان برای من...