لیالی لیلی

عاشقانه ها

لیالی لیلی

عاشقانه ها

آینده ...


چند روز است به کلمه ی «آینده» فکر می کنم...

آینده...

آنچه خواهد آمد...

آمدنی...

در این «آینده» که لاجرم خواهد آمد اگر چیزی نباشد، سرابی حتی که دل به آن ببندی، آینده، دور یا نزدیک، اصلا وجودی نخواهد داشت و روزها تنها شنبه، یکشنبه و ... ای خواهند بود که از پی هم می آیند و می روند و تو منتظر هیچ کدام نیستی و هیچ کدام با هم فرقی ندارند... می آیند چون باید بیایند نه برای آنکه تو انتظارش را می کشی...


خوب که به سرتاپای زندگی خودم نگاه می کنم، آن چیزی که می تواند «آینده» من باشد فقط «تو»یی... آینده ای که هست و می آید و می سازد و می ماند...

آینده ی من!

سلام...



***

آینده ی من، از عصر نهم یک روز آغاز شد...