بوسه هایت که نباشند
دستهایت که دور شانه هایم حلقه نشوند
نفست که روی گونههایم نباشد
خوابهایم چیزی میشود
بین کابوس و وهم
ترس از بیکسی و تنهایی
تمام من میشود.
بالشم
بی تو
سنگ نشانه گوری است
تا تو
فراموشش نکنی.
بیتو
و شب به خیر گفتنت
شب من
تنهایی و تاریکی و هراس گم شدن را
از تمام عابران گم شده وام خواهد گرفت
با خودم میخوانم
گئجه لر فیکرینن یاتا بیلمیرم...
دلم میخواهد کنارت باشم،
سلام.
خوشمان آمد

خیلی قشنگه
بسیار زیبا بود
منم میخوام پیشش باشم همین الان
گلم لینکت کردم.منو با اسم پیراشکی و پیراشکی خور لینک کن.لطفا